توضیحات

زندگی موفق با هوش هیجانی

 بارها شنیده ایم که اگر آدمی از نیروی عواطف تغذیه شود، هرگز ناتوان نخواهد شد.

عواطف ما به ما می گویند که درون ما چه خبر است ؟ ما نمی توانیم احساساتمان را پنهان کنیم و یا آنها را نادیده بگیریم. احساسات تاثیر خودشان را بر روح و روان ما می گذارند. برای شناخت احساسات، باید آن ها را تشخیص داد، درک کرد و سپس از آنها به طور موثر استفاده نمود.

برای شناخت بیشتر احساسات، ابتدا باید باهوش هیجانی آشنا باشیم.

 هوش هیجانی (EQ) یا هوش عاطفی ، ظرفیت و توان شناخت و درک احساسات و استفاده آنها در جهتی سودمند است.

در اطرافیان و دوستان و آشنایان خود بارها با افرادی روبرو شده ایم که در ظاهر بسیاری از فاکتورهای یک زندگی خوب را دارند ولی در باطن و در خلوت خود، حس رضایت از زندگی را ندارند و به طور درونی، شاد و خوشحال نیستند.

پس عاملی وجود دارد که نقش بسیار پررنگی در روابط و احساسات ما و حس رضایت درونی، بازی می کند.

این عامل بسیار مهم  (EQ) هوش هیجانی است که شامل 4 مهارت اصلی می باشد:

1-     مهارت خود آگاهی

2-     مهارت مدیریت شخصی

3-     مهارت های اجتماعی

4-     مهارت های ارتباطی

این 4 مهارت اساسی، نخستین بار توسط آقای «دانیل گلمن» معرفی شده است.

دو مهارت اول یعنی درک و آگاهی نسبت به احساسات خود و مدیریت شخصی یه خود انسانها بر می گردد و مربوط به هر شخص است.

مهات های سوم و چهارم (مهارت های ارتباطی و اجتماعی) به چگونگی و نحوه برقراری روابط با دیگران مربوط می شود.

داشتن هوش هیجانی (هوش عاطفی) مناسب، احساس همدلی و آگاهی از خویشتن را در ما تقویت می کند و باعث می شود که ما بتوانیم بر رفتار و گفتار خود، کنترل داشته و به نوعی هدایت گر رفتارهای خود باشیم.

نتایج تحقیقات مختلف ارتباط میان هوش هیجانی را با میزان موفقیت شخصی، احساسی خوشحالی و شادمانی در زندگی و نیز موفقیت های شغلی نشان می دهد.

مفهوم هوش هیجانی توضیح می دهد که چرا دو فرد با IQ  (هوش شناختی) مساوی، به نتایج و موفقیتهای مختلفی در زندگی می رسند.

هوش شناختی یا IQ  که به آن هوش تحصیلی هم گفته می شود انعطاف پذیر نیست و نمی توان آن را تغییر داد، ولی هوش هیجانی (EQ) مهارتی انعطاف پذیر و قابل تغییر است که میتوان آن را افزایش داد و آموخت.

از نظر بسیاری از افراد، هوش هیجانی، ارزش بالاتری در مقایسه یا IQ  دارد. ولی برای موفقیت و خوشبختی ، ترکیبی از هر دو(EQ وIQ  ) لازم است.

هوش هیجانی دو مولفه ی اساسی دارد:

1- چگونه با خودمان رفتار می کنیم؟

2- چگونه با دیگران ارتباط برقرار می کنیم؟

بارها به ما گفته شده است که : «شما همانی هستید که می اندیشید.» پس نگرش درست از خودمان و افکارمان بسیار مهم است.

اینکه سعی کنیم گفتگوهای ذهنی مثبت داشته باشیم و احساسات خود را به درستی بشناسیم، باعث می شود بازده کاری ما افزایش یابد. درون نگری مثبت ، بسیار برایمان سودآور است . باید خودمان را با تمام نقاط قوت و ضعفمان بپذیریم و قبول داشته باشیم ، از چهره ی خود لذت ببریم، از استعدادها و توانایی هایمان آگاه باشیم و خودمان را دوست بداریم.

-         برای برقراری ارتباط موثر با دیگران ابتدا باید حس همدلی خود را تقویت کنیم.

همدلی ، توان و استعداد شناخت احساسات و عواطف اشخاص و پذیرش خود واقعی دیگران است. وقتی ما به عنوان یک انسان ، بتوانیم احساسات دیگران را درک کنیم و به صحبتهای آنان فعالانه گوش دهیم، باعث می شود که مقابل حس «ارزشمندی» داشته باشد.

آقای «برایان تریسی» عقیده دارد که : توانایی هر کسی در برقراری ارتباط و تاثیر گذاری بر دیگران، نقش بسیار مهمی را در افزایش هوش هیجانی آن فرد بازی می کند. داشتن ارتباط قوی یکی از بزرگترین مهارت های زندگی است.

مهارت ارتباطی خوب و گوش دادن فعال ، یکی از مولفه های کلیدی در افزایش هوش هیجانی است.

اینکه چطور بتوان هنر گوش کردن فعال را آموخت و استفاده کرد؛ در گسترش روابط اهمیت به سزایی دارد.

با توجه کامل به افراد، برقرار کردن تماس چشمی ، نشان دادن واکنش های مثبت و احترام گذاشتن به دیدگاه طرف مقابل و در نهایت دادن باز خوردهای مناسب، می توانیم حس خوبی را به دیگران منتقل کنیم.

پس متوجه می شویم که هوش عاطفی و اجتماعی، نقش بزرگی را در حفظ و پرورش روابط فردی و روابط موثر خانوادگی و دوستانه ، ایفا می کند. همدلی قوی، خودآگاهی و مهارتهای ارتباطی بالا همگی برای برقراری پیوندهای عاطفی میان افراد، نقش دارند.

همدلی یعنی تعامل مشترک مغز و قلب برای برقراری ارتباطی محکم با دیگران .

همدلی، ما را به دیگران متصل می کند و رابطه ای بسیار عمیق به وجود می آورد.

افرادی که هوش هیجانی بالایی دارند معمولاً :

1-     خود آگاهی خویشتن پذیری دارند.

2-     قادر به کنترل و ابزار احساسات خود هستند.

3-     دلسوز و مهربان با خود و با دیگران می باشند.

4-     مراقب سلامتی جسمی و روحی خود هستند.

5-     به طور موثری با دیگران ارتباط برقرار می کنند.

6-     در زمان حال زندگی می کنند و از زندگی خود لذت می برند.

7-     تفکرات  مثبت دارند و هوشمندانه زندگی می کنند.

8-     گفته ها و اعمال دیگران را به دور از قضاوت ، درک می کنند.

9-     خلاق و نوآور هستند و تجربه های مختلفی را کسب می کنند.

10- از رشد و موفقیت دیگران خوشحال می شوند.

پس همه ما می توانیم برای رشد هوش هیجانی خود تلاش کنیم و آن را نغییر دهیم.

توجه به هوش هیجانی باعث می شود که چشم انداز جدیدی به خودمان و دیگران داشته باشیم و انسانی موفق تر، شادتر و اصیل تر باشیم.